لیبرالیسم محافظه کار چیست؟
اخلاقی ترین اکت اجتماعی و سیاسی در شرایط فعلی پایبندی و تبلیغ چیزیست که به آن لیبرالیسم محافظه کار می گویند. چرا که مفیدترین و به تعبیر بعضی اصیل ترین گرایش سیاسی، گرایش لیبرالیسم محافظهکارست.
لیبرالیسم محافظه کار چیست؟
لیبرال محافظه کار یعنی چپ گرا / اصلاحطلب / برابری خواه ای که با آنارشیسم ، پست مدرنیسم و سوسیالیسم مرزبندی مشخص دارد. (طرفدار شرایط سیاه قرون وسطی که نیست و مشخصه )
لیبرال محافظه کار لزوماً با سنت / مذهب مخالف نیست.
به نوعی در پی اصلاحات تدریجی ولی بنیادین/پایدار و حتی الامکان کم هزینه و بدون خشونت است.
آنارشیست نیست یعنی حکومت و برخی مراجع دیگر را انکار نمی کند و بی دلیل درصدد کاهش اثر و قدرت آنها نیست.
مثلا حکومت رو یک شر لازم میدونه ولی میگه قدرت و اختیارات و بالتبع انتظارات رو باید از حکومت کم کرد.
مرجعیت متخصصان و کارشناسان رو تضعیف نمیکنه که با این کار مثلا تو پزشکی امثال روانی زاده و مشدعباستبریزیان مرجعیت پیدا کنند.
سوفسطایی گری را که در اندیشه های پست مدرن تبلور یافته نمی پذیرد و اگرچه یک لیبرال محافظه کار مانند هر لیبرال اصیل دیگری به دنبال کاهش برابری ست اما این آرمان محترم انسانی را از طریق مبارزه با انحصار ها و سیاست های فسادزا (مانند سیاست های حمایتی) دنبال میکند ، چون فعلا تنها راهکار همین است.
نق زدن و انکار و ایرادگیری از لیبرالیسم و مدرنیسم و سیاست های حمایتی نه تنها به افزایش برابری منجر نمیشود تنها جاده را برای فاشیست ها (محافظه کاران، راست های افراطی) و بنبادگراها و کمونیست ها باز میکنه که یک از آط اشغال های حزبشون رو بعنوان انسان برتر ، رفیق-برادر بذارن سرکار
و یک طبقهی نوکیسهی تازه بدوران رسیدهی غیر مولد با رانت تو جامعه درست کنند که دیکتاتور رو در مبارزه با لیبرالیسم و گلوبالیسم و امپریالیسم و کاپیتالیسم و مدرنیسم یاری کنه .
لیبرال محافظه کار
با توجه به واقعیات و تجارب گستردهای که ما در حوزه های اقتصادی و سیاسی داریم و با توجه به این واقعیت که فعلاً هیچ روشی منطقی و راهحلی عملگرایانه برای ایجاد برابری مالی و تقسیم مساوی ( یا حتی نسبتا مساوی) ثروت وجود پیشنهاد نشده از اقتصاد آزاد دفاع میکند .
و طرح هایی مثل دولت رفاه
اول مستلزم این است که لیبرالیسم کلاسیک به طور کامل اجرا شود در کشور پولسازی و تولید ثروت به میزان قابل ملاحظه انجام شود و ثانیاً خود این طرح و این نگاه که از پولدارها مالیات بگیریم خود دچار مشکلات فراوان است که اجرای آن مستقیماً به اقشار پایین جامعه آسیب می رساند.
با هیچ گونهی نق و غر زدن مارکسیستی و سوسیالیستی همدلی ندارد.
با توجه به این که این تفکر کمترین تعارض را دارد و در مقایسه با محافظه کاری ( که بیش از حد مدافع سنت گرایی است و مثلاً از حاکمیت ملایان یا پادشاهان خاندان سلطنتی دفاع می کند)
یا در مقایسه با آنارشیسم و پست مدرنیسم (که انواعی از مسخره بازی فکری هستند و لزوماً به هرج و مرج می انجامند و برای همین پست مدرن ها و آنارشیست خود از سیاست کنار می کشند و فقط کنار می ایستند و نق می زنند چون می توان می دانند با اندیشه های آنان میشود یک نانوایی را اداره کرد.)
بیشترین فایده را به جامعه میرساند
و
با توجه به آسیب ها و هزینههای گرایش های دیگر سیاسی ، میشود ادعا کرد طرفداری از گرایش های دیگر سیاسی غیر اخلاقی است .
نمایندگان این تفکر در ایران کنونی دکتر مردیها (استاد فلسفه) و دکتر موسی غنی نژاد (اقتصاد دان) هستند .
این ها همه با این پیشفرض است که شما بخواهید فعالیت فرهنگی و فکری متعهدانه ، بالغانه همراه با پذیرش مسئولیت انجام دهید .
اما اگر هدفتان از بحث و هرگونه فعالیتِ ظاهرا سیاسی و اجتماعی ، پرده پوشی بر عقده هاست آن بحث دیگری ست.
میتوانید با نق و غر علیه فرهنگ و تفکر اصیل مدرن (لیبرالیسم محافظهکار آنگلوساکسونی) زمینه را برای قدرت گرفتن انواع استبداد فراهم کنید که بعد یک آریامهر مهر همایونی یا یک برادر رفیق رهبر حکومت را بدست بگیرد و یک مشت آط آشغال را هم دور خود جمع کند و باسم ایجاد عَدالت و حمایت از مستضعفین ، سیاست های حمایتی اجرا کند که به ظهور یک طبقهی نوکیسهی غیر مولد تازه بدوران رسیده منجر شود و بعد شما بگویید:
همش تقصیر غربه که به دروازه تمدن بزرگ نرسیدیم و اعلیحضرت با اون همه ادعای بزرگ ارتشداری از ملای بیسواد ترسید و فرار کرد
یا بگید سوسیالیسم واقعی این نیست.
#مسئولیت
#فلسفه_سیاسی
#فلسفه_اقتصاد
#فلسفه_اخلاق
#لیبرال_ستیزی
#لیبرالیسم
#واپسین_شطحیات_ادمین
#لیبرال_محافظه_کار