• فناوری
  • سرگرمی
همچنین در ناتیلوس بخوانید


❶نبرد حضرت علی (ع) با گروه جنیان! و کشتن پادشاه جنیان و حکومت زعفر 


فیسبوک: قرار هست سیستم تشخیص چهره تعطیل بشود
چگونگي اندازه گيري زمان از پیدایش تا امروز
بهترین منابع کنکور رشته تجربی ریاضی انسانی
فيزيک و كاربرد هاي آن در فناوري و زندگی و پزشکی
خواص درمانی زنجبیل, زنجبیل یا زنجفیل، خواص زنجبیل
جهان هستي علم نجوم دانسنتی های هفت آسمان
خواص نارنگی و پوست نارنگی چیست؟ خواص پوسب نارنگی
آیا تا ۲۵ سال آینده نرخ رشد جمعیت ایران منفی می‌شود؟
خواص کامل نارنگی و کاربرد های پزشکی نارنگی | نارنگی
مغالطه توسل به اکثریت / مغالطه ناشی از یک پیش فرض نادرست
دانلود فیلم تبدیل شوندگان4: عصر انقراض Age of Extinction
مغالطه مقدمات ناسازگار (مقدمات متناقض) چیست؟
مخالفان خرید واکسن خارجی در پست‌های حساس
دنلود سؤالات درس پیام های آسمانی پایه نهم
CO2, گاز CO2 چگونه از اتومبیل خارج میشود GIF
روش های اصلاح چوب و نگهداری از چوب در مکان های بسته و باز
اصولگرایان خلیفه خدا بر روی زمین!
استفاده از چندین و چند زبان مختلف در ویندوز و ثبت آن
آیا در لایحه بودجه۱۴۰۱ عوارض خروج بالای ۵ میلیون تومان تعیین شده است؟
دلایلی که وب سایت شما در گوگل ایندکس نمی شود یا دیر ایندکس می شود
آیا ارزش تولید ناخالص داخلی ایران بیشتر از ترکیه و عربستان است؟
خواص کرفس و آب کرفس, تمام فواید و مضرات کرفس
آیا دانشجویان بیرون از ایران به دلیل رعایت‌نکردن قوانین پوشش اخراج می‌شوند؟
بهترین راه اصلاح ساختاری اقتصاد و کاهش فساد و افزایش دستمزد
فواید فلفل قرمز برای سلامتی انسان + خواص غذایی و دارویی فلفل
فواید و ضرر ها و خواص سیب کامل ترین تحقیق
حکم فقهی سقط جنین (کورتاژ)
در ایران هیچوقت تظاهرات در اعتراض به عملکرد حکومت‌ها نیستند
ثبت یا درج آدرس .www در پیش از پسوند نام دامنه سایت
اگر ایران در جنگ پیروز شد؛ پس جامِ زهر چه بود؟
آیا آب هویج برای درمان یبوست مفید است
چرا مسولینِ ما، بعد از آنکه دیگر در قدرت نیستند، تازه متوجه مشکلاتِ مملکت میشوند؟
پاسخ صادق زیباکلام به «وزیربهداشت» و «رئیس نهاد رهبری در دانشگاه‌ها»
تاثیر هاست در بهینه سازی سایت در سئو
یادی هم کنیم از اوج دیکتاتوری و امکان دادخواهی در مملکت عدل علی
اطلاعات مفيد و بسیار جالب درباره بیماری کبد چرب
الكتریسیته چیست؟ از كجا آمده است؟ چطور كار می كند؟
دانلود فیلم های هیجان انگیز
هک کردن وب سایت دانشگاه به دلیل گرفتن نمره 9
اپوزیسیون داخل و خارج: «رقیب» یا «رفیق»؟
نبرد حضرت علی (ع) با جنیان!
Battle Ali By Jen


از جمله معجزات آن حضرت، داستانی است که اخبار بسیاری از آن رسیده که حتی علمای اهل تسنن نیز آن را در کتاب های خود آورده اند.
ابن عباس روایت کرده که چون حضرت محمد (ص) برای جنگ با قبیله بنی المصطلق بیرون رفت و قدری از راه را پیمود، وقتی شب هنگام فرا رسید، در جائی که نزدیک دره ای پر فراز و نشیب بود، فرود آمدند. چون آخر شب شد، جبرئیل بر آن حضرت نازل گشته و خبر داد که گروهی از کفار جنیان در این بیابان کمین کرده و اندیشه بدی نسبت به آن حضرت و یارانش دارند.
پس رسول خدا (ص) امیرالمؤمنین (ع) را فراخوانده و فرمود: به این دره برو و گروهی از جنیان که از دشمنان خدا هستند سر راه تو ظاهر می شوند و قصد آزار به ما را دارند، پس بوسیله آن نیروئی که خدای عزوجل به تو عنایت کرده است و به کمک نام های ویژه خداوند که فقط تو آن نام ها را می دانی آنان را دفع نما.

پیامبر یکصد نفر از مؤمنین را به همراه علی (ع) فرستاد و به آنان فرمود: همراه علی باشید و دستورات او را پیروی نمائید، سپس امیرالمؤمنین علی (ع) به سوی آن دره رهسپار شد. همینکه به کنار آن دره رسید به آن صد نفری که همراهش بودند دستور داد همانجا بایستند و هیچ کاری نکنند تا وقتی که دستور بدهد. سپس گام به جلو نهاد و پیش روی آن گروه حرکت نمود.
لحظه ای در کناری ایستاد و از شرّ دشمنان جن به خدا پناه برد. نام خدای عزوجل را بر زبان جاری کرد و به گروه صد نفری اشاره فرمود که نزدیک او روند، آنان نزدیک شدند. فاصله میان او و ایشان به اندازه پرتاب یک تیر بود، زمانی که به سمت پائین دره حرکت کردند باد تندی شروع به وزیدن کرد، تا حدی که نزدیک بود بواسطه تندی وزش باد، آن گروه به زمین بخورند. پاهای آنان از ترس اجنه و آنچه می دیدند به لرزه افتاده بود.
پس امیرالمؤمنین (ع) فریاد زد: من علی بن ابیطالب فرزند عبدالمطلب و جانشین رسول خدا (ص) و پسر عموی او هستم، پابرجا باشید! در آن هنگام اشخاصی را به شکل و قیافه مردمان هند و سودان می دیدند که شعله هایی از آتش در دست های خود دارند و در گوشه و کنار آن دره پنهان شده اند، پس امیرالمؤمنین علی (ع) به تنهائی به میان دره رفت و در همان حال قرآن تلاوت می کرد و شمشیر خود را به راست و چپ حرکت می داد و آن افراد شعله بدست با حرکت شمشیر حضرت علی هلاک می شدند و مانند دود سیاهی از میان می رفتند. امیرالمؤمنین (ع) پس از پیروزی بر آنان تکبیر گفته و از همانجا که پائین رفته بود بالا آمد و در کنار آن صد نفر ایستاد.
بخاطر هلاکت آن جنیان هوا پر از دود شده بود، پس از چند لحظه هوا صاف گردید و آن گروه از اصحاب رسول خدا (ص) که همراهش رفته بودند، عرض کردند: یا اباالحسن! چه دیدی؟ ما که نزدیک بود از ترس هلاک شویم و ترس ما برای تو بیش از ترسی بود که برای خود داشتیم؟

حضرت علی (ع) فرمودند: همین که اجنه در پیش روی من ظاهر شدند اسماء خاص الهی را با صدای بلند در میان ایشان خواندم، در آن هنگام دیدم از ترس خود را کوچک کردند و در صدد فرار و گریز برآمدند. زمانی که در میان آنان بودم کمترین ترسی نداشتم و اگر به همان شکلی که در آغاز بودند می ماندند تا آخرین نفرشان را از پای درمی آوردم و همانا خداوند نقشه شوم آن ها را خنثی کرد و مسلمانان را از شرّ آنان در امان نگه داشت و باقی مانده جن ها قبل از ما خدمت رسول خدا (ص) رفتند، توبه نموده و مسلمان گشتند.

جنیان موذی حدیبیه
ابن عباس روایت نموده است: رسول اکرم (ص) چون از جُحفه متوجه مکه شد، در حدیبیه ذخیره آب اصحاب پیامبر (ص) رو به اتمام بود و به همین علت، تشنگی بر آن ها غلبه کرد. فریاد العطش سپاهیان بلند شد و هیچ اثری از آب دیده نمی شد. رسول خدا فرمود: گویا نزدیک آن درخت چاهی دیده می شود، چه کسی از شما حاضر است از آن چاه برای لشگر آب بیاورد؟
مردی از اصحاب داوطلب شد و گروهی را با خود به سوی چاه حرکت داد. وقتی به کنار درختان نزدیک چاه رسیدند، شعله های آتش نمودار شد و صداهای ترسناک به گوش می رسید. آن جماعت از ترس عقب نشینی کردند و ماجرا را به پیامبر گفتند: رسول خدا (ص) فرمود: آن شعله های آتش و صداهای عجیب از جنیان بود. هر کس برود و نترسد، من ورود او را به بهشت ضمانت می کنم.
مرد دیگری برخاست و با همان گروه به سمت چاه حرکت کرد. وقتی نزدیک چاه رسید، صداهایی بیشتر از صداهای قبلی به گوش می رسید و آتش هائی بدون هیزم در هوا می سوختند؛ صدائی شبیه صدای رعد و برق، پرده گوش ها را می خراشید، لذا ترس بر یاران غلبه کرده، به چاه نرسیده برگشتند و وقتی در میان دیگر افراد قرار گرفتند، این حادثه وحشتناک را برای آنان بیان کردند. آنان نیز از شنیدن آن اخبار ترسیدند.
بار سوم جمعی که به شجاعت و پردلی مشهور بودند، با همان گروه اول همراه شده و رفتند. آن ها نیز صحنه هایی به مراتب هول انگیزتر از قبل دیدند. تن های بی سر و سرهای بی تن مشاهده نمودند. پس از دیدن آن صحنه های ترسناک به تشنگی راضی شده و فرار را بر قرار ترجیح دادند. وقتی به خدمت رسول خدا (ص) رسیدند هر چه دیده بودند نقل کردند.
پیامبر خدا امیرالمؤمنین (ع) را طلبید و به ایشان فرمود: برو مردم را از زحمت تشنگی خلاص کن. سلمة بن اکوع می گوید: من هر چهار نوبت همراه آن ها بودم. وقتی مرتضی علی (ع) به آن درختان رسید، ترس را در چهره اطرافیان ملاحظه کرده و به ایشان فرمود: قدم بر جای قدم من بگذارید و به اطراف و جوانب نگاه نکنید. سپس شروع به رجزخوانی نمود. معنی اشعاری که می خواند این بود:
پناه من به خدائیست فرد بی همتا            که اوست خالق جن و انس و ارض و سماء
ز رعد و برق و ز آتش علی نیاندیشد             چو دیگران نهراسد ز صوت یا ز صدا

حضرت علی (ع) به کنار چاه رسید و دلو(سطل مخصوص آب) را به داخل چاه انداخت. دو مَشک را پر از آب نمود، وقتی خواست دلو را بالا بکشد جنیان طناب دلو را بریده و به درون چاه انداختند. پس حضرت رو به همراهان کرد و فرمود: کیست که درون چاه برود؟
یاران گفتند: یا علی! هیچکس از ما طاقت این کار را ندارد. حضرت خود وارد چاه شد و فرمود: هر چه شنیدید و یا دیدید نترسید بلکه صبر نمائید. وقتی حضرت داخل چاه شد، خنده ها و صدای قهقهه بگوش می رسید، بعد از آن خنده ها، صدا افرادی را می شنیدیم که گویا کسی حلق های آن ها را گرفته و نفس در گلویشان مانده و به خنّاق مبتلا شده اند.
ناگاه صدای افتادن علی (ع) در چاه به گوش ما رسید، از این اتفاق به شهادت او یقین کردیم. در آن حال نه جرئت ماندن داشتیم و نه قدرت برگشتن. پس از لحظاتی صدای الله اکبر امیرالمؤمنین (ع) را شنیدیم، صدای شمشیر او نیز بگوش می رسید و آواز الحذار و الامان جنیان را می شنیدیم، قهقهه آنان تبدیل به های و هوی گریه شده بود.

یک وقت شنیدیم که حضرت می فرماید: ریسمان را به داخل چاه بفرستید. حضرت دلو را بر آن ریسمان بست و صدا زد آب را بالا بکشید. ایشان پی در پی آب را به درون دلوها می ریخت و ما بالا می کشیدیم، تا اینکه همه از نوشیدن آب سیراب شدیم و مشک ها را پر از آب نمودیم. حضرت از چاه بیرون آمد. هر کسی از ما با یک مشک و آن حضرت با دو مشک آب به سوی لشکر حرکت کردیم.
وقتی کنار همان درختان رسیدیم دیگر اثری از آثار آن صیحه ها و آتش ها نمانده بود. پس به خدمت رسول خدا (ص) رسیدیم و آنچه را که مشاهده کرده بودیم نقل نمودیم. سپاهیان از نقل این ماجرا متعجب شدند. پس حضرت رسول (ص) فرمود: این جن برادر آن جنی بود که بین کوه صفا و مروه به دست علی بن ابیطالب کشته شد و او قصد داشت انتقام برادرش را بگیرد، اما خودش نیز کشته شد.

منابع:
1- شیخ مفید. ارشاد، ج1: 340.
2- احمد بن محمد. حدیقة الشیعه: 418.
* جعفر همزه. دنیای ناشناخته جن: 198- 202.



لطفا نظر خود را درباره مطلبی که خوانده‌اید، بنویسید...
نام شریف شما :
آدرس ایمیل:
مطلب :
کپی از مطالب این سایت تنها با ذکر فاتحه رایگان است
مجله تفریحی، سرگرمی و اطلاع رسانی   Natilos.ir © 2024 - 2015
V 9.8