اکنون که با آينده. انسان در جهان آخرت آشنا شديم و دانستيم که سرنوشت ابدي انسان ها
براساس رفتار آنان در دنيا تعيين مي شود، لازم است براي اين سفر عظيم آماده شويم و قدم در مسيري
بگذاريم که موفقيت آن حتمي باشد و سربلند و پيروز به ديدار پروردگار برسيم، نه حسرت زده و پشيمان.
هدف از خلقت انسان عبادت و بندگي خدا و رسيدن به مقام قرب اوست. در حقيقت، او محبوب،
مقصود و هدف اصلي زندگي ماست. هر کس اين هدف را دريابد و زندگي خود را در مسير اين هدف
قرار دهد، در دنيا زندگي لذت بخش و مطمئن و در آخرت رستگاري و خوشبختي ابدي را به دست
خواهد آورد.
البته براي رسيدن به چنين هدف بزرگ و برتري، لازم است برنامه ريزي کنيم و قدم در راهي
بگذاريم که پايان و سرانجامي اين گونه زيبا داشته باشد و در راهي قرار نگيريم که خود را گرفتار آتش
دوزخ کرده باشيم.
پس لازم است بدانیم:
برای آنکه در برنامه ریزی موفق شویم، چه اقدامات و کارهایی باید انجام دهیم؟
براي گام گذاشتن در مسير بندگي و اطاعت خدا و همچنين براي ثابت قدم ماندن در اين راه،
شايسته است اقدامات زير را انجام دهيم:
1_ تصمیم و عزم برای حركت: عزم به معنای اراده و قصد است. آدمی با اراده و عزم، آنچه
را كه انتخاب كرده است، عملی می سازد. البته عزم و ارادهٔ انسان ها متفاوت است. هرقدر عزم قوی تر
باشد، رسیدن به هدف آسان تر است. استواری بر هدف، شكیبایی و تحمل سخت یها برای رسیدن به آن
هدف، از آثار عزم قوی است. كارهای بزرگ عزم های بزرگ می خواهد. آنان كه عزم و ارادهٔ ضعیفی
دارند، در برابر تندباد حوادث، تاب نمی آورند و مشکلات راه آنان را به عقب نشینی وادار می کند.
اما آنان كه عزم قوی دارند، سرنوشت را به دست حوادث نمی سپارند و با قدرت به سوی هدف قدم
برم یدارند. داستان زندگی پیامبران و بزرگان دین، گواه این مدعاست.
2_ عهد بستن با خدا: كسي كه راه سعادت را که همان بندگي خداست، شناخته و مي خواهد
در اين مسير قدم بگذارد، با خداي خود پيمان مي بندد كه آنچه را خداوند براي رسيدن به اين هدف
مشخص كرده است، انجام دهد و خداوند را خشنود سازد.
چقدر زيباست كه خداوند، راه سعادت ما را قرين رضايت خود ساخته است؛ يعني وقتي خدا
از ما راضي خواهد بود كه ما در مسير سعادت و خوشبختي خود گام برداريم؛ و آنگاه از ما ناخشنود
خواهد بود كه به خود ظلم کنيم و در مسير هلاکت خود قدم گذاريم.
درباره. عهد با خدا خوب است دو پيشنهاد زير را انجام دهيم:
اول: برای عهد بستن، بهترین زمان ها را انتخاب کنیم. بعد از نماز، ش بهای قدر و شب یا روز
جمعه زمان های خوبی برای عهد بستن با خدا هستند.
دوم: عهد و پیمان خود را در زما نهای معینی، مانند آخر هر هفته، آخر هر ماه یا ش بهای قدر
هر سال، تكرار كنیم تا استحکام بیشتر پیدا کند و به فراموشی سپرده نشود.
3_ مراقبت: باقی ماندن بر پیمان خود با خدا و وفای بر عهد، رضایت خدا را در پی دارد و شكستن پیمان، شرمندگی در مقابل او را به دنبال می آورد؛ عهدی كه ابتدا بسته می شود، مانند نوزادی است كه باید از او مراقبت شود تا با عهدشكني، آسيب نبيند.
امام علي مي فرمايد:گذشت ايام، آفاتي در پي دارد و موجب از هم گسيختگي تصميم ها و
كارها مي شود.
به طور مثال، كسی عهد می بندد كه هر روز نی مساعت قبل از طلوع آفتاب از خواب برخیزد
و پس از نماز صبح، یک صفحه قرآن بخواند. او باید مراقب باشد كه كارهای دیگر، او را به خود
مشغول نكند و این تصمیم خود را فراموش نكند و نیز عواملی را كه سبب سستی در اجرای این تصمیم
م یشود، از سر راه بردارد.
4_ محاسبه و ارزيابي: بعد از مراقبت، نوبت محاسبه است تا ميزان موفقيت و وفاداري
به عهد، به دست آيد و عوامل موفقيت يا عدم موفقيت، شناخته شود. بعد از محاسبه اگر معلوم شود
كه در انجام عهد خود موفق بود هايم، خوب است خدا را سپاس بگوييم و شكرگزار او باشيم؛ زيرا
م يدانيم كه او بهترين پشتيبان ما در انجام پيمان هاست.
اما اگر معلوم شود كه سستي ورزيده ايم، خود را سرزنش كنيم و مورد عتاب قرار دهيم و از خداوند طلب بخشش كنيم و با تصميم قو يتر، دوباره با خداوند عهد ببنديم و وارد عمل شويم.
يادمان باشد كه يک حسابرسي بزرگ در قيامت در پيش داريم و اگر خودمان در اينجا به حساب
خود نرسيم، در قيامت به طور جدي اعمال ما را محاسبه خواهند كرد.
یامبر اكرم فرمود : به حساب خود رسيدگي كنيد، قبل از اينكه به حساب شما برسند
بهتر است هر شب كارهاي روز خود را ارزيابي كنيم و در پايان هفته نيز به حساب آن هفته،
رسيدگي كنيم. همچنين، سالي يک بار برنامه. سال خود را مرور کنيم؛ يكي از بهترين زمان هاي
محاسبه. سالانه، شب هاي قدر ماه مبارک رمضان است تا بتوانيم براساس آن، تصميم هاي بهتري
براي آينده بگيريم.
از اميرالمؤمنين علي پرسيدند:
زيرک ترين انسان کيست؟فرمود: کسی که از خود و عمل خود برای بعد از مرگ حساب بکشد.
پرسيدند: چگونه؟فرمود: چون صبح تا شب به کار و زندگي پرداخت، در شب به خود برگردد و بگويد:
اي نفس! امروز روزي بود که بر تو گذشت و ديگر باز نمي گردد. خدا درباره. اين روز از تو
خواهد پرسيد که آن را چگونه گذراندي و در آن چه کردي؟ آيا به ياد او و سپاس از او بودي؟ آيا گره
از کار فروبسته. مؤمني گشودي؟ آيا گرد غم از چهره اي زدودي؟ آيا ...؟
پیامبر و اهل بیت ایشان، برترین اسوه ها
براي حرکت در مسير هدف، وجود اسوه و الگوهايي که راه را با موفقيت طي کرده و به مقصد
رسيده اند، بسيار ضروري است. زيرا وجود اين الگوها، اولاً به ما ثابت مي کند که اين راه موفقيت آميز
است؛ ثانياً مي توان از تجربه. آنان استفاده نمود و مانند آنان عمل کرد و از همه مهم تر اينکه مي توان از
آنان کمک گرفت و با دنباله روي از آنان سريع تر به هدف رسيد. از اي نرو قرآن كريم، پيامبر را به
عنوان الگو معرفي مي كند و مي فرمايد:
رسول خدا برای شما نیكوترین اسوه استو پيامبر نيز همواره از اهل بيت به عنوان انسان هايي برتر که مسير زندگي را با موفقيت پيموده اند
و پيروي از آنان موجب رستگاري و نجات انسان مي شود، ياد کرده و ما را به الگو گرفتن از آنان دعوت
کرده است.
ممكن است اين سؤال به ذهن بيايد كه چگونه مي شود انسان هاي بزرگي را كه حدود 1400 سال
قبل زندگي كرده اند، اسوه قرار داد؟
پاسخ اين است كه اسوه بودن آن بزرگان مربوط به اموري كه به طور طبيعي و با تحولات صنعتي
تغيير مي كنند، نيست. وسايل حمل و نقل، وسايل خانه، امكانات شهري، شكل و جنس پارچ هها و
لبا سها از اين قبيل اند.
اسوه بودن در اموری است كه همواره برای بشر خوب و با ارزش بود هاند و با گذشت زمان، حتی
درک بهتری از آنها نیز به دست آمده است. به طور مثال، امام حسین از پدر گرامی خود نقل می كند
كه رسول خدا در منزل، اوقات خود را سه قسمت می كرد. قسمتی برای عبادت، قسمتی برای اهل
خانه و قسمتی برای رسیدگی به كارهای شخصی. سپس آن قسمتی را كه به خود اختصاص داده بود، میان
خود و مردم تقسیم می كرد و مردم را به حضور می پذیرفت و به كارهایشان رسیدگی می كرد.
برنامه ریزی و تقسیم زمان، درس و الگویی همیشگی است که از این حدیث به دست می آید.
همچنین ممكن است این سؤال پیش آید كه پیامبر یک انسان معصوم است؛ چگونه می توان
ایشان را اسوه قرار داد و مثل او عمل كرد؟
پاسخ اين است كه ما او را اسوه. كامل خود قرار مي دهيم؛ چون مي دانيم كه هر كاري كه انجام
داده، درست بوده و مطابق دستور خداوند بوده است. اما اسوه قرار دادن ايشان به اين معنا نيست كه
ما عين او باشيم و در همان حد عمل كنيم، بلكه بدين معناست كه در حد توان از ايشان پيروي كنيم و
خود را به راه و روش ايشان نزديک تر کنيم.
دفتر برنامه ريزي
يک دفتر شخصي تهيه كنيد و برنامه هاي زندگي خود را به طور منظم در آن يادداشت نماييد.
اين دفتر مي تواند شامل دو قسمت باشد:
1_ عهدهاي كلي و اساسي كه براي تمام زندگي بسته مي شود. 2_ برنام هها و عهدهاي روزانه
يا هفتگي.بهتر است هر يک از این دو قسمت داراي بخش هاي معين باشد كه بتوانيد به راحتي آنها
را پيگيري كنيد و در آن اصلاحات لازم را به عمل آوريد. به طور مثال، براي برنامه هاي روزانه يا
هفتگي مي توانيد مانند جدول عمل كنيد.
دانلود بخش های کتاب دینی دهم
دانلود کتاب کامل دینی دهم